امام حسن عسکری(ع) در دوران 6ساله امامت خود با چالشها و مشکلات فراوانی مواجه بودند؛ این عصر همزمان با حکومت سه تن از ستمگرترین خلفای عباسی بود که به شدت آن حضرت را تحت نظر داشتند و اجازه نمیدادند ایشان با شیعیان در ارتباط باشند. جریانها و فرقههای انحرافی نیز درصدد تضعیف اعتقادات شیعیان بودند. در چنین شرایطی امام یازدهم(ع) با شیوههای مختلف در راستای تبیین حقانیت اهل بیت(ع) و آشکار کردن چهره کفر و نفاق خلفای عباسی کوشیدند و راه را برای امامت فرزندشان حضرت مهدی(عج) هموار کردند. به مناسبت سالروز ولادت آن حضرت در این زمینه با حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد دشتی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه و نویسنده کتاب «در آستانه غیبت؛ تاریخ زندگانی امام حسن عسکری(ع)» به گفتوگو نشستهایم.
چرا امام حسن عسکری(ع) بیشتر دوران امامت خود را در زندان سپری کردند و عصر امامت آن حضرت را دشوارتر از دوران دیگر ائمه(ع) دانستهاند؟
از زمان امام رضا(ع) دستگاه خلافت عباسی از سیاست قهرآمیز و علنی به سیاست کنترل نامحسوس همراه با وانمود کردن اتحاد با ائمه(ع) و شیعیان روی آوردند زیرا به این نتیجه رسیدند برخورد قهرآمیز و صریح با امامان شیعه به صلاحشان نیست و ممکن است شورش عظیمی را به دنبال داشته باشد. این سیاست در زمان امام عسکری(ع) تشدید شد زیرا عباسیان از پیامبر(ص) و سایر ائمه(ع) شنیده بودند که ایشان پدر قائم آل محمد(ع) است و امام دوازدهم زیر بار بیعت کسی نخواهد رفت و ظلم را برخواهد انداخت. پس این امر که ایشان پدر قائم آل محمد(ع) است این شرایط را تشدید کرد. بنابراین امام را زندانی و به شدت زیر نظر داشتند و از همین منظر توطئه قتل ایشان را کشیدند تا جلو ولادت امام مهدی(عج) را بگیرند. سرانجام در حالی که فقط 27 سال از عمر شریف امام و 6 سال از امامتشان سپری شده بود ایشان را به شهادت رساندند.
یکی از چالشهای مهم پیش روی امام یازدهم(ع) پس از شهادت امام هادی(ع)، اثبات امامت و جانشینی خود به مردم بود. آن حضرت برای تبیین حقانیت امامت خود به شیعیان چطور عمل کردند؟
امام هادی(ع) از باب تقیه و حفظ جان فرزندشان امام عسکری(ع)، تا اواخر دوران امامتشان به صراحت جانشینی ایشان را مطرح نمیکردند زیرا اگر حکومت عباسی متوجه میشد ایشان را شهید میکردند. امام هادی(ع) پسر بزرگتری به نام ابوجعفر محمد هم داشتند که دارای فضل و کمالات معنوی بسیار بود. در شرایطی که خیلی از شیعیان گمان میکردند جانشین امام هادی(ع) آقا سیدمحمد است، ایشان با فاصله کمی از پدر بزرگوارشان به شهادت رسیدند. بنابراین اینکه امامت و جانشینی امام عسکری(ع) برای مردم جا بیفتد با چالش مواجه شد، آن هم در شرایطی که دسترسی شیعیان به امام آزاد نبود تا بخواهند خودشان را به شیعیان معرفی کنند. بنابراین خود حضرت فرمودند: هرگز در امامت هیچ یک از اجدادم به اندازه من شک نشد. امام برای غلبه بر این چالش فکری شیعیان هیچ چارهای جز استفاده گسترده از علم غیب و معجزات نداشتند؛ از کمتر امامی به اندازه امام عسکری(ع) معجزه نقل شده و علتش هم همین است. البته جهاد تبیین آن حضرت در این زمینه گرچه از مسیر اعجاز میگذشت ولی منحصر به آن نبود و ایشان به وسیله سازمان وکالت و نامهنگاری با نمایندگان خود با مردم در ارتباط بودند و سعی در روشنگری اذهان داشتند.
در دوران امام حسن عسکری(ع) فرقهها و جریانهای انحرافی درصدد تضعیف اعتقاد شیعیان بودند. در چنین شرایطی امام چگونه چهره کفر و نفاق این گروههای معاند را برای مردم آشکار کردند؟
مبارزه با شبههها و جریانهای انحرافی همواره در رأس فعالیتهای ائمه(ع) بوده است؛ طبیعتاً امام یازدهم(ع) نیز با فرقهها و شبهههای زیادی در زمان خود مواجه بودند. مثلاً دانشمندی یهودی به نام یعقوب اسحاق کندی مسئله تناقض قرآن را مطرح کرد و کتابی در این زمینه نوشت. حضرت یکی از شاگردان خود را فرستادند و پرسشی مطرح کردند و با بیان مستند و منطقی خود او را متوجه اشتباهش کردند. قیام زنگیان علیه عباسیان یکی از رخدادهای مهم عصر امام حسن عسکری(ع) است. رهبر این جنبش فردی منحرف و فاسد به نام صاحب الزنج بود که اعتقاداتی مانند خوارج داشت. او برای اینکه پشتیبانی مردم را بدست آورد به دروغ خود را علوی میدانست و به مردم میگفت نبوت بر من عرضه شد و من نپذیرفتم. امام عسکری(ع) با نامه به یکی از شیعیانشان به نام محمد بن صالح خثعمی گفتند: صاحب الزنج از ما نیست. یعنی حضرت هر مسئله و چالشی را بر حسب ماهیت و کیفیت آن، با اقدام و تبیین منطقی و جهادگونه خودشان حل میکردند.
یکی دیگر از چالشهای مهم دوران امام حسن عسکری(ع)، مسئله ولادت فرزندشان حضرت مهدی(عج) و آمادهسازی شیعیان برای شرایط عصر غیبت بود. امام در این زمینه چه اقدامهایی انجام دادند؟
یکی از چالشهای بسیار مهم امام عسکری(ع) در آن شرایط دشوار و خفقانآور، معرفی فرزندشان حضرت مهدی(عج) چه از نظر ولادت و چه امامت به شیعیان بود. در این راستا امام تلاش کردند فرزند خود را به افراد معتمد شیعه نشان دهند تا از رؤیت کودک خردسال به اطمینان برسند و همچنین حضرت مهدی(عج) را به عنوان امام بعدی معرفی میکردند یعنی امام با ظرافت این مسئله را برای شیعیان حل و فصل کردند.
اما نکته دیگر بحث حیات فرهنگی شیعیان در دوران غیبت بود. امام عسکری(ع) سعی کردند این مسئله را برای شیعیان تبیین کرده و آنها را برای ورود به دوران غیبت آماده کنند. حضرت در این زمینه رهنمودهایی دارند و تا آنجا که مقدور هم بود از پشت پرده با شیعیان صحبت و ذهنیت آنها را آماده میکردند تا دچار حیرت و شوک سردرگمی نشوند. این مسئله شکلی نمادین از ارتباط غیرمستقیم با امام بود، اقدام دیگر امام عسکری(ع) در این زمینه ارجاع به وکلایشان بود و میگفتند: آنها عالم علوم ما هستند و نیازی نیست حتماً مسائل را از زبان ما بشنوید. آن حضرت همچنین شیعیان را به کتابهای معتبر دانشمندانی چون فضل بن شاذان نیشابوری ارجاع میدادند تا شیعیان در دوران غیبت دچار خلأ و کمبود نشوند.
زهرا دلپذیر
نظر شما